آمدم ، دیدم نبود . هیچ اثر از خاطرات . هیچ نبود از یاد ایام . رد پای خاطری از خاطرات مانده برجا . آمدم ، دیدم ندیدم . نیست ، نبود . قاب آئینه نبود . یا در غبار بود . شاید اما بود . ولی بشکسته بود آینه ی افکار . کجا بود و نبود ، چیزی نبود . آینه در آینه نبود . بشکسته بود آیا . رها بود .؟! آمدم ، دیر آمدم ، دیدم نبودم . نه نشان بود و اثر . نه یک نشان از بی نشان . نه غبار در کنج آن خلوت . نبود ,آمدم ,نشان ,آینه منبع
درباره این سایت