چه می شد گر‌ که می شد آنچه می شد . چو باران قطره قطره ، پشت بامت . گهی هم بی بهانه ، همچو باران . چو قطره ، قطره قطره ، زیر پایت . به وقت غربت و در وقت دیگر . چو بارانی زلال ، هم نام نامت . کبوتر واره در هر صبح روشن . بپاشد دانه ی نور در نگاهت . به وقت عصر دلتنگی و ماتم . چو اعجازی به طوُر باشد صدایت . به زیر آتش ِ خاکستری رنگ . جوانه های سبز آرزویت . به خورشید طلایی نیمه ی شب . قطره ,باران ,قطره قطره منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بررسی تخصصی نوت بوک وبگردی 98 فروشگاه ارزان98 بارانی ترازباران گیمر ها lyaftera بیوته وبلاگ خبری گروه مطالبات مردمی دورود سردخانه و تجهیزات سرمایشی